کدخبر: 1483

رویا نونهالی: من مرموز نیستم!

رویا نونهالی، متولد بیست و چهار بهمن هزار و سیصد و چهل و یک، در تهران، بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر است.

رویا نونهالی دارای تحصیلات رشته نقاشی از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران می باشد. در کارنامه هنری او می توان به فیلم های «زندان زنان»، «مادر»، «خانه ای روی آب»، «صداها»، «نیمه شب اتفاق افتاد»، «هلن»، «ماهی ها عاشق می شوند»، «داره صبح می شه» و همچنین سریال های «هم نفس»، «ساعت شنی»، «ساختمان هشتاد و پنج»، «سایه روشن»، «عروس تاریکی» و همچنین سریال تلویزیونی «خواب و بیدار» که باعث شهرت بیشتر وی شد، اشاره کرد. رؤیا نونهالی در سال نود و پنج جزو داوران سی و پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر بود و این روزها یکی از چهار داور برنامه پربیننده عصر جدید. به این دلیل چهل و یک نکته خواندنی از این هنرپیشه متولد سال چهل و یک را با هم می خوانیم.

تهیه و تنظیم: عباسعلی اسکتی

عکس: آزاده امیرخان

یک: به عنوان نخستین کار بازیگری اش در فیلم «یار در خانه و …» بازی کرد و این کار به عنوان نخستین کار بازیگری در کارنامه رویا نونهالی بـه ثبت رسید.

دو: قبل از شروع کار بازیگری در سینما و تلویزیون، بازیگری تئاتر نیز انجام داده اسـت.

سه: می گوید من مرموز نیستم، دوست داشته ام سرم به کار خودم گرم باشد و البته از دنیای اطرافم پرت نباشم وحواسم به چیزهایی که دوست دارم، جمع باشد.

چهار: سابقه بازی در یک فیلم کوتاه را در کارنامه هنری خود بـه ثبت رسانیده اسـت کـه «زنی پوشیده با گردنبند» نام دارد.

پنج: سابقه کارگردانی او بـه بازی و کارگردانی در تئاتری بـه نام «تارتوف» برمی‌گردد کـه او توانسته این هنر را نیز در سوابق درخشان خود ثبت کند.

شش: معتقد است شما نمی توانید تلاش کنید جذاب باشید، معادله و فرمول ندارد و اگر چیزهایی است که موجب جذابیت می شود، نباید کاری به کارش داشته باشید.

هفت: اما از نظر او آدمیزاد است و می خواهد تولید جذابیت کند و حواشی جذاب بسازد!

هشت: تاکنون موفقیت‌های بسیاری در جشنواره‌ها کسب کرده اسـت.

رویا نونهالی

نه: در سال هفتاد و هشت برای فیلم «بوی کافور، عطر یاس» بـه کارگردانی بهمن فرمان‌آرا توانست در هجدهمین دوره جشنواره فیلم فجر در بخش سودای سیمرغ برای جایزه سیمرغ بلورین نقش دوم زن برنده شود.

ده: می گوید سینمای ما تکلیفش از هزار جهت ناروشن است و البته بی انصافی است اگر یادمان برود، باز هم نسبت به خیلی دیگر از شاخص های کیفی جامعه تشخصی دارد و می تواند سرش را بالا بگیرد و تاریخ داشته باشد.

یازده: به نظر او می توانید از فردای سینما دل نبریده باشید و امروز هم که ما با آن معاشر هستیم و جورش را هم اگر بکشیم، بابت لطفی است که برایمان داشته است و دارد و کاش از دست نرود.

دوازده: در سال هشتاد و سه و در چهل و دو سالگی برای فیلم «ماهی‌ها عاشق می شوند» بـه کارگردانی علی رفیعی توانست در بیست و سومین دوره جشنواره فیلم فجر در بخش سودای سیمرغ، برای جایزه سیمرغ بلورین نقش اول زن، نامزد شود.

سیزده: از زمان مدرسه فرانسوی ژاندارک که محصلش بوده، تئاتر جزو درس های اصلی بوده است.

چهارده: زمان دانشجویی هم رشته اش نقاشی بود، اما با نمایش به شکلی جدی همراه بود و کار می کرد تا این که نوبت به سینما رسید.

پانزده: دفعه اول، عکسش در کسوت دختری لهستانی در روزگاران جنگ، روی طاقچه یک فیلم قرار گرفت و شد یک نقش کوتاه و بعدتر «عروسی خوبان» و جایزه فجر و ادامه راه …

شانزده: می گوید از میان جبر روزگار، حق انتخاب بازیگری را داشتم و انتخابش کردم و ادامه دارد و می بینید.

هفده: در بیست و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر در بخش سودای سیمرغ برای جایزه سیمرغ بلورین نقش اول زن نامزد شد.

هجده: همچنین در سال شصت و هفت برای فیلم عروسی خوبان بـه کارگردانی محسن مخملباف توانست در هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر در بخش سودای سیمرغ برای جایزه سیمرغ بلورین نقش اول زن برنده شود.

نوزده: از نظر او بازیگری، کلی اطراف و اکناف ترش و تاریک دارد، نور دارد و مقداری هم بالا و پایین و تشویق و تعریف و البته یک جای دیگر هم هست، خلوتی که کاغذها دور و برت ریخته، یادداشت بر می داری و زیر دیالوگ هایت خط می کشی و زمزمه یک آدم و زندگی دیگری شروع می شود.

بیست: رویا نونهالی با هنرمندان بسیاری تجربه‌ کار داشته، اما جالب اسـت بدانید کـه در بین بازیگران، رضا کیانیان با یازده مرتبه در رتبه اول قرار دارد.

بیست و یک: بعد از کیانیان بیشترین بازی را با مریم بوبانی چهار مرتبه، مریم کاویانی سه مرتبه، پگاه آهنگرانی سه مرتبه و انوشیروان فاطمی سه مرتبه داشته است.

بیست و دو: معتقد است همه ما بازیگر هستیم، اما نقش خودت را بازی کردن، یا به طریق شیرین کاری، ادای دیگری را درآوردن، با هر بار در تقدیر و تصمیم و تحقیر یا شادی کوتاه و مرموز کسی نفس کشیدن، خیلی چیز دیگری است.

بیست  و سه: از نظر او حتی وقتی تلخکامی درام زندگی نقش را که بازی کرده ای، به روایت برش های تدوین می بینی حذف ها و جا به جایی هایی که انتظارش را نداشته ای، ماجرا متفاوت است، یا لحظه فراق و خشونت روزگار را روی پرده در جشنواره برای اولین بار و بعد چند مرتبه و برای چندمین بار، تماشا می کنی در انواع اکران خصوصی و مردمی و تعارف و تعریف دیگران و تردید خودت درباره همه چیز روی پرده، پشت پرده و پرده ای که از سردر سینما پایین می آید، اما از ذهن و روح تو پایین نمی آید.

بیست و چهار: در رابطه با کم کاری اش نظر جالبی دارد: خیلی از همکاران من برای دیده شدن حتی حاضر هستند حقوق نگیرند، ولی من برای خودم ارزش قائلم و نمی توانم در این گونه کارها ظاهر شوم.

بیست و پنج: می گوید: میان خواستن و توانستن، ستاره بودن و ستاره شدن و ستاره ماندن، بازی پردغدغه و پرهزینه ای در جریان است که گاهی همه زندگی تان را باید صرف آن کنید، خلوت، خانواده، استقلال رای، استفاده خلاق از واژه سرنوشت ساز «نه» و حفظ فاصله با طوفان خانمان برانداز منصرف کردن و مصرف شدن. من تصمیم های عجیبی نگرفته ام تا شبیه الگویی برای موفقیت تجاری باشم یا نباشم.

بیست و شش: درباره مسیر و راه هنری اش این گونه نظر می دهد: کار خودم را کرده ام. جدی گرفتن امکانات و فرصت های باارزش زندگی، طوری که آویخته و آویزان سرنوشتی نباشی که بازار برایت رقم می زند، خواست به اهمیت زانوی بزرگوار خودت باشد و دستت را جز روی شانه دوست نگذاری، عجله نکنی، دل به وسوسه مرموز فریبکار بیشتر خواستن هایی که تمام نمی شوند.

رویا نونهالی

بیست و هفت: ستاره شدن از نظر او فلسفه متفاوی دارد، می گوید: باید ببینیم چه کسانی به چه کسانی می گویند ستاره. در مورد مردم نازنین که تکلیف روشن است. اگر در طی چند یا چندین سال، تداوم حضور بازیگری را دنبال کرده باشند و نقش یا نقش هایی را خیلی دوست داشته باشند، با مهر و سخاوت، بازیگر محبوبشان را ستاره می دانند، اما در مورد مشاور تبلیغاتی و مدیربرنامه و آیین دوست یابی و فیلم زرد و نشریه زرد و عکس مدام به هر بهانه روی هر جلد و قرارداد با رقم های بزرگ شده تخیلی و عکاس اختصاصی و چیزهایی دیگر، قاعده دیگری است. نوعی بازاریابی جهانی که روی حافظه شرطی کار می کند و درباره این تئوری تلاش می کند که مثلا این بازیگر، با شرکت در هر فیلمی، حتما فروش بالای آن را مستقل از بقیه عناصر و عوامل تعیین کننده، تضمین می کند. میان خواستن و توانستن ستاره بودن و ستاره شدن و ستاره ماندن، بازی پردغدغه و پرهزینه ای در جریان است که گاهی همه زندگی ات را باید صرف آن کنی.

بیست و هشت: نقش خوب از نظر او یعنی دعوت شدن به مواجهه با مکاشفه و حل معمای هم نشینی تعارض ها. سخت ترینش، کشمکش آدم است با خودی که سر از کارش در نمی آورد و از آن رودست می خورد یا مجال شناخت کوچه های پشتی و پستوهای قفلش را پیدا نکرده یا طرف ترسیده، یا مات است یا مبهوت، چون نقش، درست شده برای رودررویی، کلنجار و گرفتن گریبان فراری های زندگی! نقش اگر نقش باشد، این جور چیزی است و تازه می رسیم به راز و رمز و بخش مرموز دیگران که فرم و محتواشان، جنس جوری نیست!

بیست و نه: به اعتقاد رویا نونهالی زمان در سینما می تواند به تجربه ای ترسناک تبدیل شود. اگر بازیگر باشی و در ایران باشی و زن باشی، ممکن است گریبانت را بگیرد. اگر بلد نباشی، کار خودت را بکنی و اگر ندانی ماجرای اصلی، همراهی هوشمند با دوره های مختلف زندگی است و از پس هر بخشش که برآمده باشی، سکانش پیش رو جذاب و بامعناست.

سی: همسر او رامین حیدری فاروقی است که یک مستند ساز معروف ایرانی و متولد سال چهل و پنج است. آقای حیدری فارغ التحصیل رشته کارگردانی و فوق لیسانس پژوهش می باشد که بیشتر او را با مستند های زیبایی که می سازد، می شناسند. همچنین در کارگردانی و کارهای مربوط به سینما و تلویزیون نیز دستی در کار دارد.

ارسال نظر: