کدخبر: 2502

چرا استاد دانشگاه سنندجی خانواده‌اش را قتل عام کرد؟

رضا که دبیر زبان و استاد دانشگاه در سنندج است، اعضای خانواده همسر خود را به همراه یکی از دوستانش که صاحب باغ بوده را به قتل رسانده و پس از قتل عام نیز اقدام به خودکشی کرده است.

اختلاف استاد دانشگاه سنندج با همسرش، منجر به قتل عام در روستای خلیفه خان، سنندج شد. در این قتل عام پنج نفر به ضرب گلوله به قتل رسیدند و قاتل هم در آخر کار به زندگی خود پایان داد.

به گزارش فرادید؛ صبح روز ۱۵ مرداد ماه جاری بود که ماموران پلیس سنندج با تماس‌های مردمی در جریان تیراندازی و قتل یک خانواده قرار گرفته و در آنجه حاضر شدند. ماموران از کشف ۶ جنازه در باغ روستای خلیفه خان خبر داده و گفته بودند که همگی آن‌ها به ضرب گلوله سلاح شکاری به قتل رسیده‌اند.

اما موضوعی که به شناسایی شدن فرد قاتل کمک کرد، نزدیک بودن سلاح شکاری به یکی از مقتولان بود. او مردی ۴۲ ساله است و این نزدیکی سلاح، خبر از شلیک گلوله‌های مرگ بارش و همچنین خودکشی او می‌دهد.

رضا که دبیر زبان و استاد دانشگاه در سنندج است، اعضای خانواده همسر خود را به همراه یکی از دوستانش که صاحب باغ بوده را به قتل رسانده و پس از قتل عام نیز اقدام به خودکشی کرده است.

علت قتل خانواده سنندجی

مدت زیادی از اختلاف شدید بین رضا و شیلان ۳۲ ساله می‌گذشت، این اختلافات آنقدر عمیق شده بود که شیلان چندین بار خانه را به حالت قهر ترک بود.  

از آخرین باری که شیلان خانه همسرش را ترک کرده و به خانه پدرش رفته بود، حدود ۶ ماه می‌گذشت. رضا که از بازگرداندن همسرش به خانه ناتوان شده بود، عصبانی و ناگهان تصمیم به پایان دادن زندگی همسر و خانواده او می‌گیرد.

روز حادثه رضا متوجه می‌شود که خانواده همسر به همراه شیلان در باغ یکی از دوستانش قرار دارند. او با در دست داشتن اسلحه شکاری به باغ می‌رود و به دوستش، شورش ولیدی، هشدار می‌دهد که در این ماجرا دخالت نکند تا بتواند نقشه‌اش را عملی کند.

اما پس از پایان دادن به زندگی شیلان و مادر و پدرش به سراغ برادر ۱۴ ساله او که به همراه دوستش در اتاقی هستند می‌رود. در ابتدا در را قفل شده می‌یابد و با شلیک گلوله قفل را می‌شکند.

هنگامی که با برادرزنش روبرو می‌شود، دوستش مانع کشتن او شده و فریاد می‌زند. همین موضوع باعث کشته شدن هردوی آن‌ها می‌شود.

خواهر شورش ولیدی، صاحب باغ هم به شرح ماجرا پرداخته و جزئیات بیشتری در اختیار ماموران قرار داده است.

شرح ماجرای قتل از زبان خواهر شورش

خواهر شورش ولیدی در این باره گفته است که روز حادثه خانواده حبیب الله مندمی مهمان باغ برادرش بوده اند. آن‌ها می‌دانستند که برادرش در باغ تنهاست و با او تماس گرفته و گفته بودند که می‌خواهند به باغ بروند.

او می‌گوید که قاتل و برادرش دوستان خیلی صمیمی یکدیگر بوده و رضا اخلاق بدی نداشته؛ همین موضوع هم باعث شوکه شدنش شده است.

به گفته خواهر شورش، شیلان دختر حبیب الله مندمی که از شش ماه قبل از خانه شوهرش رضا قهر کرده بود، پایش را در یک کفش کرده بود و تقاضای طلاق داشته است. هنگامی که رضا متوجه می‌شود که همسرش و خانواده او به باغ شورش رفته اند، مقابل ویلا رفته و به برادرش می‌گوید که چرا همسر و خانواده اش را به باغ راه داده است؟

شورش هم در پاسخ گفته که آن‌ها طی یک تماس گفته اند که قصد دیدار با او را دارند و شورش هم نتوانسته دست رد به سینه مهمان هایش بزند.  

خواهر مقتول می‌گوید: «آن موقع پسرعمو‌های پدرم که همسایه باغ او بودند و سرایدار باغ شاهد ماجرا بودند و بعدا این اتفاقات را آن‌ها برای ما تعریف کردند.»

او در ادامه گفته که رضا به برادرش گفته که می‌خواهد شیلان و خانواده اش را بکشد و او نباید دخالتی داشته باشد. برادرش به رضا می‌گوید که از خر شیطان پیاده شود، اما رضا خیلی سریع اسلحه‌ای از داخل ماشینش بیرون آورده و سراغ پدرزنش رفته و به او شلیک می‌کند.

سپس این استاد دانشگاه وارد طبقه بالای ویلا می‌شود و به شیلان و مادرش هم شلیک می‌کند.

خواهر شورش می‌گوید: «برادرم به همراه برادر شیلان به یک اتاق رفته و در را قفل کرده بودند. رضا با شلیک گلوله قفل در را شکسته و به برادر شیلان که ۱۴ سال داشت شلیک کرد. همان موقع برادرم شروع به فریاد زدن کرده بود که رضا به او هم شلیک کرد. بعد رضا با شلیک گلوله به خودش اقدام به خودکشی کرد.»

حالا خواهر رضا علت این قتل هولناک را شرح می‌دهد و انگیز قاتل شدن رضا را اختلاف میان او و شیلان می‌خواند.

او می‌گوید: «شیلان از رضا ۲۰ سال کوچکتر بود. وقتی با هم ازدواج کردند زندگی خوبی داشتند. اما شش ماه قبل اختلاف پیدا کردند و شیلان قهر کرد و به خانه پدرش رفت. من با شیلان صحبت کردم و گفتم رضا صمیمی‌ترین دوست برادرم است و او را می‌شناسم. مرد بدی نیست و زندگی شما خوب بود. رضا استاد دانشگاه بود و مرد خوبی بود. اما شیلان می‌گفت رضا خسیس است.»

به گفته خواهر قاتل، شیلان گفته که برای من گوشی و اینترنت نمی‌خرد. او تاکید کرده که دلیل اصلی اختلاف آن‌ها را نمی‌داند.

او افزود: «رضا بار‌ها از شیلان معذرت خواهی کرده بود، اما مادر شیلان می‌گفت از اول هم نمی‌خواستم دخترم با تو ازدواج کند. شیلان ۲۰ سال داشت و رضا ۴۰ ساله بود. پدرشیلان هم می‌گفت رضا سنش خیلی بالاتر از دخترم هست و من اول نفهمیدم که این مورد برای دخترم مناسب نیست و الان متوجه شدم.»

ارسال نظر: