کدخبر: 4602

دخترجوان از خواستگارش انتقام گرفت!

دختری جوان برای فرار از ازدواج با خواستگارش، ۲ نفر را اجیر کرد تا در نقش مأمور او را بربایند و کاری کنند که دیگر مزاحم وی نشود. اما این نقشه با گروگانگیری، ضرب و شتم و سرقت میلیونی همراه شد

 

چند روز قبل راننده خودرویی هنگام عبور از جاده‌ای در حوالی پاکدشت، چشمش به پسری جوان افتاد که با دست و پای بسته و سر و صورتی زخمی کنار جاده افتاده و از مردم کمک می‌خواست.

 پسر جوان با کمک راننده به درمانگاه منتقل و پس از پانسمان زخم‌هایش راهی اداره پلیس شد تا از ۲ گروگانگیر شکایت کند.

او که موسیقی دان و نوازنده پیانو است درباره جزئیات گروگانگیری به افسر پلیس گفت: حدود ۲ سال قبل با دختری به نام سارا در آموزشگاه موسیقی آشنا شدم. او برای شرکت در کلاس‌های خوانندگی و نوازندگی به آنجا می‌آمد. آنقدر به وی علاقه‌مند شدم که پیشنهاد ازدواج دادم و او هم قبول کرد.

وی ادامه داد: در مدتی که نامزد بودیم، برایش ماشین گران‌قیمت و مقدار زیادی طلا خریدم. اما او ناگهان رفتارش تغییر کرد و گفت قصد مهاجرت به آمریکا را دارد.

من با نظرش مخالف بودم و به او گفتم که اگر می‌خواهد مرا ترک کند باید ماشین و طلا‌ها را برگرداند. اما سارا حاضر نبود این کار را انجام دهد تا اینکه روز حادثه وقتی برای صحبت با او به محل قرارمان در پارکی در شمال‌غرب تهران رفته بودم، ناگهان ۲ مرد جوان به سراغ ما آمدند. یکی از آن‌ها لباس پلیس به تن داشت و مدعی شدند که مأمور هستند.

فرار از ازدواج با گروگانگیری

آن‌ها سؤالاتی از ما پرسیدند و بعد مرا با خودشان بردند. مردان ناشناس، مرا سوار خودروی پژو ۴۰۵ خود کردند. در بین راه متوجه شدم که آن‌ها مأمور قلابی هستند. این ۲ نفر دست و پای مرا بستند و مرا مورد ضرب و شتم قرار دادند. بعد به سمت بیابان‌های پاکدشت رفتند. تهدیدم کردند که اگر دست از سر سارا برندارم، جانم را می‌گیرند.

حدود ۸ ساعت گروگان آن‌ها بودم و بعد با سرقت ساعت، زنجیر و انگشتر طلا و کارت‌های عابربانکم، مرا با دست و پای بسته و زخمی در بیابان رها کردند و رفتند.

پسر جوان در ادامه گفت: آدم‌ربایان کمی بعد حسابم را خالی کردند و من شکی ندارم که آن‌ها از سوی سارا اجیر شده بودند، چرا که آن‌ها رمز عابربانکم را نداشتند، اما سارا رمز آن را می‌دانست.

با این شکایت، پرونده پیش روی قاضی محمدرضا صاحب‌جمعی، بازپرس دادسرای جنایی تهران قرار گرفت. او دستور بازداشت سارا را صادر کرد. دختر جوان دستگیر شد و در بازجویی‌ها اقرار کرد که ۲ نفر را برای انتقام از خواستگارش اجیر کرده تا او را گروگان بگیرند. وی گفت: مهدی خواستگارم بود. او دچار سوء ظن و بدبینی شده بود.

من عاشق خوانندگی بودم، اما او می‌گفت اگر با هم ازدواج کنیم باید بی‌خیال خوانندگی شوم. برای همین از ازدواج با او منصرف شدم. از سوی دیگر به تازگی با پسری ایرانی که مقیم آمریکا بود آشنا شده بودم و قصد داشتم پس از ازدواج با او به آمریکا مهاجرت کنم.

اما مهدی وقتی این را شنید، مدام برایم مزاحمت ایجاد می‌کرد. من هم برای خلاص شدن از او از پسرعمویم و دوستش خواستم که در نقش مأمور او را گروگان بگیرند و تهدیدش کنند که دست از سرم بردارد. قرار ما، اما سرقت نبود و من نمی‌دانم چرا آن‌ها حساب مهدی را خالی کردند.

با اعتراف دختر جوان، مأموران ۲ آدم‌ربای اجیر شده را نیز دستگیر کردند. آن‌ها در بازجویی‌ها به بازی در نقش مامور، گروگانگیری، تهدید، ضرب و شتم و سرقت از شاکی اقرار کردند و با قرار قانونی در اختیار مأموران پلیس آگاهی تهران قرار گرفتند.

همشهری

ارسال نظر: