کدخبر: 9658

هالک به سیم آخر زد| سجاد غریبی کی به مبارزه می رود؟

در نقشه‌ای که همه زیر و بم‌اش از قبل تعیین شده، سجاد غریبی با ظاهری کاملا متفاوت نسبت به آنچه در شبکه‌های اجتماعی به نمایش درآمده، کتک می‌خورد و روی زمین می‌افتد.

سودجوها حاضرند برای پول، هر پشتکی بزنند؛ شاخ‌هایی که حتی ورزش‌کردن و عضله‌سازی‌شان هم «دروغین» است!این روزها در شبکه‌های اجتماعی، بازار پرداختن به پدیده اعجاب‌آوری با لقب خودخوانده «هالک ایرانی» داغ است؛ کسی که اسم یک ابرقهرمان غول‌پیکر را روی خودش گذاشته اما با نخستین فوت مثل یک توده متراکم چربی به حرکت درمی‌آید.

حتی اگر این زمین‌خوردن «عمدی» نبود و نسبتی با واقعیت داشت، می‌شد برای لحظه‌ای با ترحم ماجرا را دنبال کرد اما حقیقت آن است که تک‌تک این اتفاق‌ها، نقشه‌هایی ازپیش‌تعیین‌شده‌ برای فروش‌ یا کلیک بیشتر هستند. این نه یک مبارزه است و نه کوچک‌ترین ارتباطی با دنیای ورزش دارد. این فقط یک نمایش روحوضی برای فریب‌دادن مردم و بلعیدن اسکناس است و متأسفانه تا اینجا کاملا موفق پیش رفته است. مانیفست پنهان‌شده در چنین نمایشی هم، همان شعار همیشگی شاخ‌های مجازی است. اینکه بدنامی، همواره سودآورتر از گمنامی خواهد بود.

 محبوب‌بودن، هرگز انتخاب شاخ‌های مجازی نبوده است. اگر به سیر تکاملی شهرت آنها نگاه کنید، ماجراهایی را می‌بینید که مدام موجی از تحقیر و نکوهش را برای‌شان رقم زده‌اند و در عین حال باعث شهرت‌شان شده‌اند. کسی که خودش را به‌خاطر یک خواننده دیگر رسما خفه می‌کند، خوب می‌داند که در فضای مجازی با چه سرنوشتی روبه‌رو خواهد شد. کسی که به مردم توهین می‌کند و بی‌پول‌ها را بی‌عرضه می‌داند، خوب می‌داند مردم با چه کلماتی در اینستاگرام به سراغش خواهند آمد.

آنها دست به هر کاری می‌زنند تا منفور باشند؛ چراکه در این صورت، مخاطب بیشتری به‌دست می‌آورند و در نتیجه، به درآمد بیشتری هم خواهند رسید. در عصر استوارشدن کلام روی بی‌محتوایی محض، وقتی قافیه‌ها به تنگ آمده‌اند و خوب بودن دیگر کسی را به وجد نمی‌آورد، عده‌ای حاضرند هر داغ و ننگی را به جان بخرند اما به هر قیمتی دیده شوند. هالک ایرانی هم یکی از همین قماش است. اگر هنوز نمی‌دانید چه اتفاقی بین او و حریف یا به‌عبارت بهتر «شریک» خارجی‌اش رخ داده، کافی است قطعه‌های پازل را در کنار هم قرار بدهید. ماجرا از فتوشاپ پیش پاافتاده و عضله‌سازی‌ نرم‌افزاری شروع می‌شود، وقتی ابرقهرمان موردنظر با چند کلیک ساده ساخته شد، باید یک دعوای صوری هم راه بیفتد تا او بتواند خودی نشان بدهد؛ دعوایی که از رجزخوانی در اینستاگرام شروع می‌شود و به زد و خورد در دوبی می‌رسد.

در نقشه‌ای که همه زیر و بم‌اش از قبل تعیین شده، سجاد غریبی با ظاهری کاملا متفاوت نسبت به آنچه در شبکه‌های اجتماعی به نمایش درآمده، کتک می‌خورد و روی زمین می‌افتد. چراکه هیچ راه بهتری را برای جذب مخاطب بلد نیست. پس از آن نوبت به یک کنفرانس مطبوعاتی صوری می‌رسد که اتفاقا هیچ مطبوعاتی هم در آن حضور ندارند.

ارسال نظر: