کدخبر: 9657

اخبار حوادث|فرزندکشی وحشتناک در این شهر| مادر بی رحم به دام افتاد

فرزندکشی وحشتناک در این شهر| مادر بی رحم به دام افتاد

متهم به قتل متولد سال ۶۲ است و یک مجرم سابقه‌دار است که چند سال از عمرش را پشت میله‌های زندان گذرانده است. این زن چند سال قبل به اتهام حمل موادمخدر دستگیر و به اعدام محکوم شده بود.

ساعت ۷صبح دیروز به قاضی محمدتقی شعبانی، بازپرس جنایی تهران اعلام شد پسری ۲ماهه به نام ابوالفضل به طرز مشکوکی در خانه‌شان در جنوب تهران جان باخته و این در حالی است که مادر او حالت عادی ندارد.

با حضور بازپرس جنایی و مأموران تجسس پلیس آگاهی تهران در محل حادثه، مادر ابوالفضل که کاملا دستپاچه بود، گفت که صبح زود از خواب بیدار شده تا به پسرش شیر بدهد اما متوجه شده که او حالش خوب نیست و به سختی نفس می‌کشد. برای همین با اورژانس تماس گرفته و درخواست کمک کرده و امدادگران اورژانس پس از حضور در این خانه و انجام معاینات اولیه مرگ نوزاد را تأیید کرده‌اند. اما از آنجا که ماجرا مشکوک به‌نظر می‌رسید ماجرا را به پلیس خبر داده بودند.

زن جوان اگرچه درباره علت مرگ پسرش اظهار بی‌اطلاعی می‌کرد اما با توجه به اینکه معتاد به مخدر شیشه بود و رفتار عجیبی داشت به دستور قاضی جنایی بازداشت شد. از سوی دیگر پزشکان با انجام بررسی‌های اولیه علت مرگ ابوالفضل کوچولو را مسمومیت براثر خوردن موادمخدر روانگردان اعلام کردند و این یعنی وی احتمالا به قتل رسیده است. در ادامه زن جوان با دستور بازپرس جنایی تهران به اتهام قتل عمدی پسرش بازداشت شد و برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. از سوی دیگر جسد پسر ۲ماهه نیز به پزشکی قانونی انتقال یافت تا با انجام بررسی‌های تخصصی علت اصلی مرگ او مشخص شود.

سرنوشت عجیب زن معتاد 

متهم به قتل متولد سال ۶۲ است و یک مجرم سابقه‌دار است که چند سال از عمرش را پشت میله‌های زندان گذرانده است. این زن چند سال قبل به اتهام حمل موادمخدر دستگیر و به اعدام محکوم شده بود. اما حکم اعدام او شکسته و به حبس ابد و سرانجام به ۲۰سال زندان تغییر کرد و او موفق شد با سپردن وثیقه از زندان آزاد شود. حالا اما به اتهام قتل نوزادش بازداشت شده اما مدعی است که از ماجرای مرگ او بی‌خبر است.

چطور متوجه مرگ پسرت شدی؟

صبح بیدار شدم تا به او شیر بدهم اما با دیدن صورت کبود او وحشت کردم. سرم را روی سینه‌اش گذاشتم. ضربان قلبش نامنظم بود و به‌نظر می‌رسید نفس نمی‌کشد. ترسیدم و ابتدا به یکی از بستگان و بعد به اورژانس زنگ زدم. وقتی مرگ او تأیید شد به‌شدت شوکه شدم. من پسرم را خیلی دوست داشتم و هنوز مرگش را باور نکرده‌ام.

زمان مرگ او فقط خودت و پسرت در خانه بودید؟ 

همسرم شهرستان بود. من به جز این پسر، ۴دختر دیگر هم دارم. دختر بزرگم از شوهر اولم و ۳دختر دیگر از شوهر دومم هستند. من حدود ۲۰سال قبل با شوهر اولم ازدواج کردم و صاحب دختری شدم اما به‌دلیل اختلافاتی که با هم داشتیم جدا شدیم. هیچ‌کدام از ما شرایط نگهداری از بچه را نداشتیم. ناچار شدم دخترم را به یک خانواده خوب بسپارم. آنها از دخترم مراقبت و او را به خوبی بزرگ کردند. البته ۵سال قبل دخترم که الان ۱۸ساله است متوجه شد که آنها خانواده واقعی او نیستند و قصد داشت پیش من که مادر اصلی او بودم برگردد اما من شرایطش را نداشتم. بعد از طلاق از شوهر اولم با مردی آشنا شدم که رفته رفته دلباخته‌اش شدم تا اینکه به‌صورت موقت با هم ازدواج کردیم و صاحب ۴فرزند شدیم. دخترانم ۱۴ساله، ۱۲ساله و ۱۸ماهه هستند و پسرم هم که فوت شده ۲ماهه بود.

از شب حادثه بگو؟

دخترانم به خانه یکی از بستگانم رفته بودند و همسرم برای انجام کاری راهی شهرستان شده بود. شب قبل شیشه کشیدم و تا ۳بامداد پسرم بیدار بود و من سرش را گرم کردم. بعد به او شیر دادم و اصلا نفهمیدم چطور خوابم برد. وقتی بیدار شدم متوجه حال بد پسرم شدم. احتمال می‌دهم زمانی که در حال شیر دادن به پسرم بودم ناگهان خوابم برده و همین باعث شد پسرم خفه شود.

 

من گناهی نداشتم اما گیر افتادم. شیشه و هروئین برای برادرم بود که در خانه من نگهداری می‌کرد. حدود ۶۰۸گرم شیشه و هروئین بود که به‌خاطر آن دستگیر و راهی زندان شدم. ابتدا حکم اعدام به من دادند اما بعد حکم شکسته شده و به حبس ابد تغییرکرد. اما حکم حبس ابد هم شکسته شد و به ۲۰سال زندان تغییر یافت. البته رأی باز بودم و وثیقه گذاشته بودم و می‌توانستم برخی روزها آزاد باشم و بعد دوباره به زندان برگردم. تازه داشتم زندگی می‌کردم و از زندگی کنار بچه‌هایم لذت می‌بردم اما این اتفاق باعث شد تا دوباره دستگیر شوم و احتمالا دوباره باید به زندان بروم.

ارسال نظر: