اخبار روز | اخبار مهم روز | اخبار حوادث
پدر و پسر زنده زنده در آتش سوختن | جزئیات وحشتناک
چشمشان از مخزنهای مذاب برداشته نمیشد. از پشت دیوارهای بلند چشم دوخته بودند به تانکرهای سوخته، جایی که جان سه کارگر جوشکار شهر هفشجان شهرکرد را خاکستر کرده بود.
جزییات آتشسوزی هولناک بویینزهرا از زبان خانواده قربانیان حادثه، آتشنشانی و هلالاحمر بخوانید.چشمشان از مخزنهای مذاب برداشته نمیشد. از پشت دیوارهای بلند چشم دوخته بودند به تانکرهای سوخته، جایی که جان سه کارگر جوشکار شهر هفشجان شهرکرد را خاکستر کرده بود.
درست از صبح پنجشنبه؛ درست چهار روز پیش بیستوسوم دی ماه. وقتی خبر رسید شرکت «ثامن مهرانگستر» بویین زهرا زیر شعلههای آتش به جهنم سوزان بدل شده، زمان برای خانوادههای صادقی و عالیپور، کارکنان شرکت و مدیران متوقف شد.
هنوز ۱۰۰ کارگر شرکت تولید مواد سوختی بویین زهرای شهرک چرمسازی، ۹ صبح پنجشنبه را ندیده بودند که آتش به جان مخزنهای نفتی افتاد. انفجار پشت انفجار. زبانه شعلههای بلند آسمان بویین زهرا را پوشانده بود. وسعت آتش زیاد بود که آتشنشانان آمدند. گروهگروه. از اشتهارد و البرز و قزوین. ۱۲۰ مامور آتشنشانی با ۴۱ دستگاه خودرو وارد مهلکه سوزان تولیدات مواد سوختی شدند.
ساعت ۸:۴۰ صبح پنجشنبه بود که گزارش آتشسوزی اشتهارد در شهرک چرمسازی به ماموران آتشنشانی مخابره شد. شرکتهایی که در این منطقه فعالیت دارند، بیشتر در زمینه تولیدات مواد سوختی، حلالها و تصفیه روغنها هستند. همین مسأله باعث شد تا آتشنشانان با شتاب بیشتری به دل حادثه ورود کنند. اینها را قدیر موسیخانی، رئیس آتشنشانی قزوین میگوید. او فرماندهی عملیات اطفای حریق این آتشسوزی بزرگ را بر عهده داشت. شرکت مهرانگستر ثامن هنوز تولیداتش را آغاز نکرده و افتتاح نشده، زیر آتش رفته بود.
شرکتی با وسعت ۱۲هزار متر که ۴۰ مخزن ۲۰۰هزار لیتری از مواد نفتی در آن وجود داشت. مخازن یکی پس از دیگری منفجر میشدند. با خروج مواد نفتی از این تانکرهای غولآسا در ارتفاع یک متری زمین شرکت مواد سوختی موج میزد. تیمهای امدادی هر لحظه انفجار دیگری را انتظار میکشیدند.
«بررسیها نشان میداد که کارگران هنگام کار تاسیساتی روی مخازن با این انفجار مهیب روبهرو شدهاند.» ترس و دلهره در خیابان چرمسازی موج میزد. انفجار نخست یکی از مخازن را کامل از جا کند. مخزن از دیواره بلند شرکت پرواز کرد و در وسط خیابان پهلو گرفت، جایی که خودروهای کارکنان متوقف شده بود، اما آنها هم در این امواج انفجار ذوب شدند. اسکلت خودروها در میان خیابان چرمسازی در کنار مخزن ذوبشده خودنمایی میکرد. تیمهای امدادی هم آمدند. سپاه و بسیج هم پای کار بود.
«آتش هر لحظه هولناکتر و وسیعتر میشد. در کنار ۱۲۰ نیروی آتشنشان، تیمهای هلالاحمر از قزوین و البرز هم وارد مهلکه شدند. اورژانس هم پشت دیوارهای سیاه شرکت متوقف بود. نیروهای بسیج و سپاه، کارگران دیگر شرکتهای همجوار را تخلیه کردند. وسعت آتش بالا بود و هر لحظه بیم حادثهای فجیعتر میرفت.»