کدخبر: 10010

استقلال | اخبار استقلال | اخبار ورزشی

دعوا بر سرمربی گری استقلال| کنایه به استقلال تمامی نداره

قسمت نبود و به تصمیم باشگاه احترام می‌گذارم اما اتفاقاتی که در جریان سفر من به اراک رخ داد اصلا اتفاقات خوبی نبود و من را ناراحت کرد.

صمد مرفاوی در کنار مهدی رحمتی و سیروس پورموسوی گزینه های مربیگری باشگاه آلومینیوم اراک بودند اما باشگاه در نهایت از بین این گزینه ها سرمربی فصل گذشته تیم شهر خودرو را انتخاب کرد.

این موضوع بهانه‌ای شد بعد از مدت‌ها با مربی فصل گذشته استقلال صحبتی داشته باشیم. در کلام او کاملا پیدا بود که از رفتار باشگاه آلومینیوم اراک ناراحت شده است؛ نه به این خاطر که مهدی رحمتی سرمربی شده است. به این خاطر که باشگاه در یک روز سه مربی را به اراک فرا خوانده بود.

قسمت نبود و به تصمیم باشگاه احترام می‌گذارم اما اتفاقاتی که در جریان سفر من به اراک رخ داد اصلا اتفاقات خوبی نبود و من را ناراحت کرد. مدیر عامل باشگاه شب قبل از سفرم به اراک به من زنگ زد و تصور من این بود برای مذاکره و در نهایت عقد قرارداد به اراک خواهم رفت اما زمانی که وارد اراک شدم متوجه شدم پیش از من باشگاه با مهدی رحمتی صحبت کرده و قرار است بعد از من هم صحبتی با سیروس پورموسوی داشته باشند.

جلسه من با باشگاه ساعت ۱۱ برگزار شد و به من گفتند کار شما تمام است و اگر فشاری از کارخانه به اعضای هیات مدیره وارد نشود شما سرمربی تیم می‌شوی. بعد ازجلسه ناهار خوردیم و بعد به من گفتند به شما خبر می‌دهیم و این بدین معنی بود که باید شهر را ترک کنم. بعد از آمدن به تهران متوجه شدم که باشگاه مهدی رحمتی را به عنوان سرمربی انتخاب کرده است. به این انتخاب احترام می‌گذارم و برای تیم آرزوی موفقیت می‌کنم. اما اگر می‌دانستم باشگاه قرار است در یک روز با سه مربی صحبت کند به هیچ وجه به اراک نمی‌رفتم.

بله. صد در صد. من اگر می‌دانستم باشگاه پیش از من با مهدی رحمتی جلسه دارد و بعد از من قرار است با سیروس پورموسوی صحبت کند به اراک نمی‌رفتم. این یک رفتار غیر اخلاقی و غیر حرفه‌ای بود. سه ساعت با ماشین شخصی خود به اراک رفتم و سه ساعت برگشتم. تو این ۶ ساعت اگر اتفاقی برای من رخ می‌داد چه کسی جواب می‌داد؟ زمانی که وارد جلسه شدم متوجه شدم با مهدی رحمتی مذاکره کرده‌اند و بعد او را نگه داشته‌اند که با من هم مذاکره کنند و بعد هم با سیروس پورموسوی. من از تهران به اراک رفتم اما بنده خدا سیروس پورموسوی از اهواز به اراک آمده بود.

اینها مدیران فوتبال ما هستند و به همین خاطر است که فوتبال ما پیشرفتی نمی‌کند. خب اگر قرار است از کارخانه و یا بالا برای انتخاب سرمربی فشاری بیاورند چرا از ما دعوت کردید و چرا همان کسی که از بالا می‌گویند ابتدا سرمربی تیم نمی‌کنید؟ در جلسه هیات مدیره به من گفتند تو یک ضعف داری. منتظر بودم که ضعفم را به من بگویند و خودم را آماده کرده بودم که به من گفتند تو آدم خیلی سالمی‌هستی! این را یکی از اعضای هیات مدیره به من گفت و بقیه هم آن را تایید کردند. خب این چه حرفی است که به من زده شد؟ خب دفعه بعد اگر باشگاهی مرا فرا بخواند یک هد بند می‌بندم و روی آن می‌نویسم من یک مربی اهل لابی و زد و بند هستم. متوجه شدم برای اینکه سرمربی شوم باید قالتاق باشم! یک نکته جالب...

ارسال نظر: